بدون عنوان
گل پسرم رايان خوشگلم هفته پيش روز 13 تير 1390 مترادف با تولد امام حسين(ع) برديمت براي ختنه توي كلينيك پاستورتحت نظر دكتر محمدي.ساعت 11 اونجابوديم.لباساتو درآوردن يه لباس سبز جراحي پوشوندنت.اون روز چهرت كاملآ مضطرب بود.الهي بميرم.انگار مي دونستي مي خوان يه كارهايي بكنن.عسلم وقتي پرستار بغلت كرد از آسانسور برد بالا نگاهت به ما خيلي معصومانه بود .به ما اجازه ندادن كه كنارت باشيم.من وبابايي پايين منتظرت مونديم.بعد از حدودا يه ربع در حالي كه صداي گريت همه جارو پر كرده بود آوردنت پايين .جگرم كباب شده بود.تا الآن اينجوري گريه نكرده بودي.هر كاري مي كردم آروم نمي شدي.بعد بابايي بغلت كردوراه بردت.كم كم خوابت برد.وقتي بيدار شدي دوباره لباي قشنگت به ما ...
نویسنده :
آزاده
20:57