رايانرايان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه سن داره

رایی گل پسر

بدون عنوان

گل پسرم رايان خوشگلم هفته پيش روز 13 تير 1390 مترادف با تولد امام حسين(ع) برديمت براي ختنه توي كلينيك پاستورتحت نظر دكتر محمدي.ساعت 11 اونجابوديم.لباساتو درآوردن يه لباس سبز جراحي پوشوندنت.اون روز چهرت كاملآ مضطرب بود.الهي بميرم.انگار مي دونستي مي خوان يه كارهايي بكنن.عسلم وقتي پرستار بغلت كرد از آسانسور برد بالا نگاهت به ما خيلي معصومانه بود .به ما اجازه ندادن كه كنارت باشيم.من وبابايي پايين منتظرت مونديم.بعد از حدودا يه ربع در حالي كه صداي گريت همه جارو پر كرده بود آوردنت پايين .جگرم كباب شده بود.تا الآن اينجوري گريه نكرده بودي.هر كاري مي كردم آروم نمي شدي.بعد بابايي بغلت كردوراه بردت.كم كم خوابت برد.وقتي بيدار شدي دوباره لباي قشنگت به ما ...
19 تير 1390

بدون عنوان

رایان جونم امروز جمعه است. من وتو وبابایی خونه هستیم. من خیلی حوصلم سر رفته.اما بابایی حوصله نداره بریم بیرون. عزیزم روز به روز شیرین تر می شی.تازگیها غلتم میزنی.دو سه روزه رو به شکم هم بر می گردی.خیلی خوردنی می شی. پسرم این روزا با پستونک می خوابی.کوچیکتر که بودی باید اینقدر رو تختت تکونت می دادم تا می خوابیدی.این روزا من وبابایی رو خوب می شناسی.حتی وقتی از دور منو می بینی ذوق می کنی .قربونت برم. خیلی دوست دارم عسلم. ...
3 تير 1390
1